وبلاگ یک خوزستانی



www.ahwaz.loxblog.com

آیا حداقل حق ما مردم خوزستان این نیست که اکسیژن سالم تنفس کنیم ؟؟؟ !!!

آیا استانی با این همه ظرفیت و توانایی ارزش ندارد که درصد ناچیزی از درآمدی که برای کشورکسب می کند را صرف حل مشکلات مردمش کرد ؟؟؟؟

با عرض احترام به مردم تهران، قم و شهرهایی از این دست، این شهرها چه درآمدی برای کشور دارند که این همه بودجه به آنها اختصاص داده میشود ؟؟؟؟!!!!

درآمد کل استانهای کشور با هم چند درصد درآمد و ارز آوری خوزستان است؟؟؟

 

 بعضی از مشخصه ها، جاذبه ها، تولیدات و ... استان خوزستان در زیر ذکر شده است:

استخراج و تولید نفت، بنزین ، گاز، برق، پتروشیمی و پالایشگاه های گوناگون ، فولادسازی و لوله سازی !!

معادن و کارخانجات استخراج و تولید گچ، کارخانجات تولید سیمان

 

دسترسی به آبهای آزاد در طول سواحل جنوبی و داشتن رودخانه های متعدد و پر آب که از هزاره های پیش از میلاد زیستگاه اقوام کهن ایرانی و مهد تمدن و کشت و کار و آبیاری بوده، از زیرساختهای اصلی اکوتوریسم خوزستان محسوب می شود.

 دارا بودن سه بندر از بزرگترین بنادر اقتصادی ایران و خاورمیانه ( ماهشهر ، آبادان ، خرمشهر ) !!!

از نقطه نظر ارتباطی هم که خطوط مهم زمینی، دریایی و ریلی که نبض ایران را در دست دارد !

 رودهای کارون، کرخه و هندیجان (زهره)، جراحی، بهمن‌شیر، مارون، اروند و دز که اکثراً جزء  پر آب ترین رودهای ایران هستند، در حالیکه بعضی از شهرهای استان فاقد آب آشامیدنی سالم هستند یا روزانه چند ساعت آب دارند !!!

 ساختار جلگه‌ای استان خوزستان، قابلیت بالقوهٔ کشاورزی از جمله: برنج ، گندم ، خرما، پرتغال، مرکبات، نیشکـــــــــــر صیفی جات مانند خیار، هندوانه و .... همچنین صنایع وابسته به آن مثل کاغذ سازی، الکل سازی و...

 

از نظر قدمت، تاریخ و آثار باستانی و صنعت توریسم هم که :

بقایای شهر باستانی پیشه وران

بقایای شهر باستانی شاهی

تپه باستانی آکروپل

کاخ باستانی آپادانا

کاخ باستانی اردشیر دوم

کاخ باستانی داریوش

کاخ باستانی شائور

سازه‌های آبی شوشتر

عمارت کلاه فرنگی

قلعه سَلاسِل

آسیاب‌های آبی دزفول

بقایای شهر باستانی دستووا

معبد باستانی چغازنبیل - شوش

منطقه حفاظت شده شوش

آبشار شوی

آرامگاه شاه قطب الدین

پل سفید (پل معلق)

کاروانسرای معین التجار

مناطق عملیاتی کربلای پنج و بیت المقدس و شلمچه و.....

مسجد جامع خرمشهر

پل قدیم (دزفول)

ایوان کرخه - شوش

موزه هفت تپه

آرامگاه دانیال نبی (ع)

بقایای شهر باستانی عسگر مکرم

چشمه آب معدنی گراب

جنگل های دز

دریاچه شهیون

آسیاب های آبی دزفول

مسجد جامع شوشتر

بند میزان

خانه قدیمی مرعشی

خانه قدیمی مستوفی

و بالغ بر 200 مکان دیگر که جزیی از میراث فرهنگی استان خوزستان هستن !

 

از نظر سد و تولید انرژی هم:

سد کارون ۳

سد کرخه

سد گتوند

سد جره (دوران جدید)

سد رضا شاه (شهید عباسپور)

سد مسجدسلیمان بند میزان

سد تنظیمی (دزفول)

سد دز

سد خلیل خان (چهل بری)

سد تنظیمی آسک در هندیجان

و ....

 

ما همه جای ایران را دوست داریم ولی حق مردم خوزستان این نیست !!!

 حداقل حق ما مردم خوزستان این است که اکسیژن سالم تنفس کنیم !!!

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:ریزگردها, گرد و غبار, خوزستان, جاذبه های گردشگری خوزستان, توسط رحیم |

نفتت را میبرند آتش و گرمایش را برایت میگذارند!

گازت را میبرند و گرما و بوی بد آن را برایت میگذارند!

از فولادت فقط دود و آلودگی کارخانه را داری!

از کارون، دز، کرخه، مارون، جراحی و زهره هم که چیزی نگویم بهتر است ... گوارای وجودشان، هم سیرابشان میکنی و هم خانه هایشان را روشن......هر چند بسیاری از ساکنان شهرهایت چند ساعتی در شبانه روز آب دارند و گهگاه هم بی آبی می کشند !!!

 آنقدر بزرگی که هرچقدر ببرند باز هم داری ........ ولی کاش درصدی از آن را هزینه آباد کردنت می کردند...... کاش درصدی از آن را هزینه از بین بردن فقرت می کردند.

 

فقط درصدی از آن را .....

نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:خوزستان , نفت , فقر , هزینه , گاز , فولاد , کارون , دز , کرخه , مارون , توسط رحیم |

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:اهواز, پل کابلی, توسط رحیم |

 

عطر طراوت بود باران
آغوش خالی بود خاک پاک دامان
اما ستوه از دست بسته
اما فغان از پای دربند
چشمان پر از ابراند یک شام تاریک
واندر لبان خورشید لبخند
آن یک درودی گفت بردوست
... این یک نویدی را صلا داد
تا سرب و باروت
بر ناتمام نغمه هاشان نقطه بنهاد
عطر جوانی شست باران
آغوش پر آغوش عاشق ماند خاک سرخ دامان

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 دی 1391برچسب:پرستوها در باران , سیاوش کسرایی, توسط رحیم |

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 دی 1391برچسب:, توسط رحیم |

وقتی به دنیا میام، سیاهم،

این شعر که کاندیدای شعر برگزیده ی سال ۲۰۰۵ شده
سروده ی یک بچه ی آفریقایی است و استدلال زیبا و
شگفت انگیزی دارد:
وقتی به دنیا میام، سیاهم،
...
وقتی بزرگ میشم، سیاهم،
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم،
وقتی می ترسم، سیاهم،
وقتی مریض میشم، سیاهم،
وقتی می میرم، هنوزم سیاهم …
و تو، آدم سفید،
وقتی به دنیا میای، صورتی ای،
وقتی بزرگ میشی، سفیدی،
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی،
وقتی سردت میشه، آبی ای،
وقتی می ترسی، زردی،
وقتی مریض میشی، سبزی،
و وقتی می میری، خاکستری ای …
و تو به من میگی رنگین پوست ؟؟؟!!!

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 دی 1391برچسب:شعر برگزیده ی سال ۲۰۰۵ , وقتی به دنیا میام, سیاهم, توسط رحیم |

 

دل خوش از آنيم که حج ميرويم                    غافل از آنيم که کج ميرويم
کعبه به ديدار خدا ميرويم                          او که همينجاست کجا ميرويم
حج بخدا جز به دل پاک نيست                     شستن غم از دل غمناک نيست
دين که به تسبيح و سر و ريش نيست             هرکه علي گفت که درويش نيست
صبح به صبح در پي مکر و فريب                 شب همه شب گريه و امن يجيب
 
طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توريسم يا به زبان ساده از: زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار يا قريب سي ميليارد دلار بوده است.
 
 زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به خود اختصاص داده اند.
 
نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اين همه زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است....
 
طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است.
 
علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان شيعه کافر هستند.
 
طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين و منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند.
 
با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنندمي توان تعداد 170.000 مسکن روستائي احداث کرد...
 
يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد
 
يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشي در کشور ايجاد کرد
 
و يا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد
 
و يا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود....
 
اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار دارند آباد ميشود.....و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا راه بسيار درازي در پيش است. 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 13 آبان 1391برچسب:حج , مکه , زایران ایرانی , خانه خدا , کعبه, توسط رحیم |

زن عشق می کارد و کینه درو می کند....

 دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر....

 می تواند یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .....

 برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانون گذار می توانی ازدواج کنی ........

 در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ............

 او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ..........

 او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی .........

 او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .........

 او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ........

 او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .........

 و هر روز او متولد می شود ، عاشق می شود  ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد.....

 و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد .......

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 اسفند 1389برچسب:دکتر شریعتی,زن,حقوق زنان, توسط رحیم |

پسرک از پدر بزرگش پرسید :

پدر بزرگ درباره چه می نویسی؟

پدربزرگ پاسخ داد :

درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی !

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید :

اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام !

پدر بزرگ گفت : بستگی داره چطور به آن نگاه کنی، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی :

صفت اول : می توانی کارهای بزرگ کنی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد.

صفت دوم : باید گاهی از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می شود ( و اثری که از خود به جا می گذارد ظریف تر و باریک تر) پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی.

صفت سوم : مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، مهم است.

صفت چهارم : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است.

و سر انجام پنجمین صفت مداد : همیشه اثری از خود به جا می گذارد. پس بدان هر کار در زندگی ات می کنی، ردی از تو به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کار می کنی، هشیار باشی و بدانی چه می کنی.

نوشته شده در تاريخ شنبه 7 اسفند 1389برچسب:اثر مداد, صفات مداد, توسط رحیم |

آگاهی اگر چه به رنج، ناکامی و بدبختی منجر شود، طلیعه راه، طلیعه روشنایی و طلیعه نجات بشریت است ،… از جهلی که خوشبختی، آرامش، یقین و قاطعیت میآورد هیچ چیز ساخته نیست.

* * * * *

پیروزی یک روزه به دست نمی آید، اما اگر خود را پیروز بشماری، یکباره از دست میرود.

* * * * *

انسان به میزانی که می اندیشد انسان است، به میزانی که می آفریند انسان است نه به میزانی که آفریده های دیگران را نشخوار می کند.

* * * * *

انتظار آمادگی است نه وادادگی.

* * * * *

علی آشکار ترین حقیقت و مترقی ترین مکتبی است که در شکل یک موجود انسانی تجسم یافته است، واقعیتی به گونه اساطیر و انسانی است که هست از آن گونه که باید باشند و نیستند.

* * * * *

اسلام علی بر این سه پایه استوار است : مکتب، وحدت ، عدالت

* * * * *

توده مردم به یک آگاهی نیاز دارند و روشنفکر به ایمان.

* * * * *

شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن ، با مرگ خویش بر دشمن پیروز می شود و اگر دشمنش را نمی کشد رسوا می کند.

* * * * *

چه فاجعه ای است که باطل، به دستی عقل را شمشیر می گیرد و به دستی شرع را سپر.

* * * * *

مردی بوده ام از مردم و می زیسته ام در جمع و اما مردی نیز هستم در این دنیای بزرگ که در آنم و مردی در انتهای این تاریخ شگفت که در من جاری است و نیز مردی در خویش و در یک کلمه مردی با بودن و در این صورت دردهای وجود، رنج های زیستن، حرف زدن انسانی تنها در این عالم، بیگانه با این «بودن» !

«دکتر شریعتی»

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 اسفند 1389برچسب:, توسط رحیم |